ازدواج باید بر بایه عقل و منطق استوار باشد اگر بنا باشد ازدواج را سرسری بگیریم و به جنبه های مختلف آن توجه نداشته
باشیم مسلم است که چنین ازدواجی عاقبت خوشی ندارد و روی ریلهای بدبختی روانه می شود فردی که می خواهد ازدواج کند نباید
تنها دلیلش را دوست داشتن قلمداد کند و چشم روی دیگر حقایق ببندد و خود را یک عمر بایبند و اسیر مشکلات سازد ازدواج تنها
بر بای علاقه و دوست داشتن بنا نگردیده است به طوری که علاقه هم جنبه دیگری از موضوع است حال باید زاویه دیدمان را تغیر
دهیم و جنبه های دیگری این نوع ازدواج ها را بسنجیم.
اکثر جدایی ها را در چند ساله اخیر ( اعتیاد عدم توجه خانواده بی کاری بد خلقی اختلا فات طبقاتی ) تشکیل داده است اگر کمی
بیندیشیم و به عمق مساله فکر کنیم متوجه می شویم که عدم توجه کافی در مسا له ازدواج منجر به این جدایی گردیده است جوانی که
فقط علاقه را بیش نیاز یک زندگی می داند و از توجه کردن به مسایل دیگری چون سلامت فرد اشتغال و اختلافات طبقاتی توجهی
نمی کند بعد ها دچار مشکل گردیده و به مبارزه برمی خیزد و چون مبارزه کردن با این موارد برایش بسی دشوار است روی به
طلاق می آورد و به قولی خود را خلاص می کند اگر کمی اندیشه و تأمل روی مساله ازدواج باشد و عمق مساله را بشکا فند و از
دیدگاههای مختلف به آن بنگرند و تمام جوانب امر را در نظر بگیرند مطمءنا زندگی سالم و سعاتمندی را بیش رو خواهند داشت